زمستان تمام شد

وقتی فرزندم به آغوش خانواده برگشته و دوباره لبخند رو به لب همه میبینم. اون لحظه شیرین ترین لحظات زندگیمه. وقتی که میگه برای اینکه باهاش بخوام بیام بیرون باید 150 تومن بریزه به کارتم و اونموقع که خواستم بغلش کنم میگه 500 تومن هزینه داره 🙂

دوباره شادی به ما برگشته.

من به همسرم میگفتم که صبوری کن. همیشه کنارش بودم و نگذاشتم که نا امید بشه. 2 سال گذشت و آخرش به نتیجه رسید. 2 سال گریستیم ولی بجای سپردن خودمون به تقدیر، تمام تلاشمون رو کردیم و نتیجه داد. زمان حلاله همه مشکلاته

امیدوارم با دعای خیر شمایی که این مطلب رو میخونی این زیباییها تمومی نداشته باشه

برای همتون آرزوی سلامتی و آرامش و موفقیت رو دارم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *